یادداشت تبیینی| میرزای نائینی؛ احیای میراث علمی، نوآوری فقهی و تربیت شاگردان برجسته
یادداشت اول: نائینی؛ احیای یک میراث فراموششده
چرا عالم بزرگی همچون نائینی مظلوم واقع شد؟ از نجف پرآوازه تا قم مهجور.
در فضای آکادمیک و حوزوی ایران، کمتر نام «میرزای نائینی» آنگونه که شایستهی مقام علمی و اجتهادیاش است، بر سر زبانهاست. مقام معظم رهبری در دیداری صمیمانه با دستاندرکاران کنگرهی بینالمللی این عالم بزرگ، به این «مظلومیت تاریخی» اشاره کردند و فرمودند: «مرحوم آقای نائینی یک روزی فضای نجف را پُر کرده بود از حرف و فکر خود، بعد بکلّی ایشان از حوزهی کار و فکر و اشتهار علمی تقریباً متروک ماند و کمتر به ایشان پرداخته شد.»
این جمله، کلید فهم یک غفلت چنددههای است. پرسش اصلی اینجاست: چگونه ممکن است استوانهای رفیع از حوزهی کهن نجف، که روزی محفل علمیاش کانون توجه طلاب و فضلای زمان بوده، به چنین غربتی دچار شود؟
- عظمتی که مغفول ماند
ایشان در همان سخنان به جایگاه راستین نائینی اشاره کردند: «مرحوم آقای نائینی بیشک یکی از استوانههای رفیع حوزهی کهن نجف است.» مقایسهی ایشان با چهرههای درخشان و کمنظیری مانند شیخ انصاری و صاحبجواهر، خود گواهی بر این مدعاست. نائینی در اوج بود. اما تاریخ، گاهی به دلایلی نامرئی، چهرهها را به حاشیه میراند. - موج سیاست و غبار غربت
یکی از عمدهترین دلایل این غربت، درگیر شدن نام نائینی با ماجرای «مشروطه» و سپس «جمعآوری کتاب تنبیهالامه» بود. این اقدام نائینی نه ناشی از پشیمانی از مبانی فکری، که واکنشی هوشمندانه در مقابل انحراف مشروطهی دستساز استعمار بود. اما این واقعه، احتمالاً باعث شد تا برخی، بدون درک عمق تحلیل سیاسی او، وی را تنها به عنوان یک چهرهی سیاسیِ «پشیمان» ببینند و از ابعاد عظیم علمیاش غافل بمانند. - ضرورت احیای میراث نائینی
بیانات امام خامنهای، نه فقط یک یادآوری، بلکه فراخوانی است برای بازگشت به میراث فکری عالمی که «نوآوریهای ایشان در مبانی اصولی فوقالعاده است» و «تربیت شاگرد» در مکتبش، مراجعی بزرگ را به دنیای اسلام تقدیم کرد. پرداختن به عالم بزرگوار نائینی امروز تنها یک کار آکادمیک نیست؛ یک ضرورت است. زیرا احیای اندیشهی او، به معنای احیای روشی است که در آن، اجتهاد عمیق فقهی با درک هوشمندانه از مسائل سیاسی و اجتماعی درمیآمیزد.
سخن پایانی:
مظلومیت میرزای نائینی تنها مربوط به گذشته نیست. این غربت، هشداری برای امروز ماست که مبادا دیگر گنجینههای فکری و علمی خود را به دست فراموشی بسپاریم. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «شما حالا دارید میپردازید؛ انشاءالله ابعاد علمی و عملی و سیاسی ایشان روشن بشود.»
یادداشت دوم: معماری فکر اصولی؛ نوآوری و شاکلهسازی در روش نائینی
در جهان پیچیدهٔ علم اصول، آنچه میرزای نائینی را به استادی بیبدیل تبدیل کرد، "معماری منحصربهفرد فکری" او بود. مقام معظم رهبری در تبیین این ویژگی فرمودند: «خصوصیّت مهمّ ایشان در جنبهٔ تخصّصی که همان علم فقه و بخصوص اصول است، "شاکلهسازی" است؛ یعنی ایشان مبانی اصولی را با یک شاکلهٔ جدیدی، با یک فکر نویی، با یک نظم نوینی بیان میکنند.»
- مهندسی معرفت؛ از کلاننگری تا جزئینگری
در سنت رایج حوزوی، مباحث اصولی غالباً به صورت پراکنده و فاقد ساختار کلان ارائه میشد. نائینی اما با مقدّمهسازیهایی دربارهٔ هر مطلب و چینش منطقی مباحث، نقشهای روشن از علم اصول ترسیم میکرد. این معماری علمی، درک روابط بینمسئلهای و رسیدن به دیدگاه نظاممند را ممکن میساخت. - پارادوکس آموزشی؛ تدریس فارسی در قلب نجف
نماد بارز این نوآوری، پدیدهای بود که در محیط عربیزبان نجف رخ داد. رهبر انقلاب به این نکته اشاره میکنند: «با اینکه ایشان در نجف علم اصول را فارسی درس میدادند ــ در محیطی که درسها عربی است ــ امّا در عین حال طلّاب فراوان عرب در درس ایشان حاضر بودند.» - تربیت استاد به سبک نائینی
اوج این تأثیر در مثال مرحوم آشیخ حسین حلّی مشاهده میشود که عربِ محض بود، اما درس اصول خود را به زبان فارسی بیان میکرد، «چون از استاد به زبان فارسی شنیده بود!» این نشاندهنده تأثیر عمیق از سبک و نظام فکری نائینی است. - نوآوریهای کمّی و کیفی
رهبر انقلاب تأکید میکنند که نوآوریهای نائینی «از لحاظ کمّی بسیار زیاد است». این بدان معناست که نوآوری او تنها در شکل و ساختار نبود، بلکه در خود مبانی و محتوای علم اصول نیز دهها نکته بدیع و راهگشا ارائه کرده بود. این ترکیب «نظم در فرم» و «نوآوری در محتوا» درس او را به درجه یک نجف بعد از مرحوم آخوند خراسانی تبدیل کرد.
سخن پایانی:
روش میرزای نائینی به ما میآموزد که عمق علمی هرگز به معنای پیچیدگی غیرضروری و بینظمی نیست. او نشان داد که میتوان هم عمیق بود و هم منظم، هم اصیل بود و هم نوآور. احیای میراث نائینی، احیای همین فرهنگ «انضباط فکری» و «معماری علمی» است که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
یادداشت سوم: مدرسهسازی علمی؛ هنر تربیت شاگردان برجسته
اگر بخواهیم تأثیر یک استاد را در تاریخ فقه و اندیشهٔ اسلامی اندازهگیری کنیم، یکی از دقیقترین معیارها، بررسی شاگردانی است که در مکتب او پرورش یافتهاند. در این زمینه، میرزای نائینی نمونهای کمنظیر است. مقام معظم رهبری فرمودند: «به نظر من یکی از خصوصیّات مهمّ مرحوم آقای نائینی، تربیت شاگرد است. بنده کمتر [چنین چیزی] سراغ دارم.»
- پرورشدهندهٔ نخبگان
تأکید بر کیفیت به جای کمیت است: «نه عدد شاگردان، بلکه برجستگان از شاگردان». این همان تمایز مکتب نائینی با دیگران بود. ایشان نه فقط مدرس، که «مربی نخبهپرور» بود. - گواهی تاریخ: مراجعی از مکتب نائینی
رهبر انقلاب به دورهای از تاریخ حوزه نجف اشاره میکنند: «سالهای حدود ۷۷ قمری، تقریباً همهٔ مراجع موجود آن روز نجف شاگردهای ایشان بودند.» سپس نامهایی را برمیشمرند که هر یک ستارهای در آسمان فقه و مرجعیت شیعه بودند. - راز موفقیت در سه نکته
- عمق علمی همان «شاکلهسازی»
- روش آموزشی اثرگذار همان تدریس به زبان فارسی در محیط عربی
- شخصیت جامع ترکیب فقاهت با عرفان و سیاست
- درسهایی برای امروز
- پرورش استعدادهای برتر نیازمند معلمانی است که خود صاحب «مکتب فکری» باشند
- محیط آموزشی باید زمینهساز رشد چندبعدی طلاب باشد
- موفقیت واقعی زمانی است که شاگردان از استاد فراتر روند
سخن پایانی:
ویژگیهای استاد بزرگوار نائینی الگویی است برای همهٔ اساتید و نظامهای آموزشی که به آینده علمی خود میاندیشند و نشان میدهد پرورش نسلی اثرگذار نیازمند مکتب فکری، نظم علمی و تربیت شاگردان نخبه است.
نویسنده: فرهنگیار محترم خانم حسینی