یادداشت روز| غزه

شواهد نشان می دهد که در جنگ غزه اگر اسرائیل پایبند به تعهدات خود باشد پس از دو سال به پایان می رسد و مهمترین پرسش عامیانه این است که آیا عملیات طوفان الاقصی که حماس داخل غزه بدون مشورت با حماس خارج از غزه ،حزب الله و ایران انجام داد به آنچه که رخ داد ، می ارزید ؟! آیا هزینه و فایده همخوانی دارد ؟!
برای پاسخ به مسأله فوق از مناظر گوناگون می توان آن را بررسی کرد:
از منظر جبهه ی مقاومت و آنچه که به این جبهه مربوط می شود این است که پس از طوفان الاقصی حدود ۷۰۰۰۰ هزار از مردم غزه ، تعدادی از رهبران و فرماندهان حماس ، دیگر گروههای فلسطینی ، رهبران و فرماندهان حزب الله و در راس آنان شهید نصرالله و شهید صفی الدین و حدود ۳۶ تن از سرداران عالی رتبه و تعدادی از دانشمندان هسته ای ایران و نخست وزیر و تعدادی از وزرای یمن به شهادت رسیدند و حدود ۸۰ درصد زیرساخت ها و ساختمان های غزه ویران و جمعیت آن باریکه آواره گشت و مقداری زیرساخت ها و بناهای لبنان ، ایران و یمن ویران شد و سوریه نیز از عمق استراتژیک ایران خارج گردید.
اسرائیل نیز در این جنگ اهداف متعدی را دنبال می کرد که بخشی از اهداف تخریب ها و به شهادت رساندن فرماندهان و رهبران مقاومت بود و بخش دیگر آن کوچ دادن مردم غزه از شهر و دیار خود به خارج از غزه، مثل مصر ،اردن و یا قبرس. نابودی کامل حماس و عدم دخالت آن گروه در مذاکرات صلح و بازپس گیری و آزادی اسرای اسرائیلی از حماس به وسیله جنگ و نه مذاکره در مصر و یا قطر . اگر دقت کنیم در طول دو سال گذشته طرح های آمریکایی و به ویژه ترامپ تغییر نقشه جمعیتی و جغزافیایی غزه بوده و هم اکنون از آن طرح خبری نیست و بناست تکنوکرات های فلسطینی، غزه را اداره نمایند.
پس از طوفان الاقصی و کشته شدن بیش از هزار نفر اسرائیلی و غیر اسرائیلی و اسیر شدن دهها نفر به وسیله حماس و واکنش کشورها به ویژه غربی ها ،حمایت بی چون و چرا از اسرائیل بود و هواپیماهای روسای جمهور و نخست وزیران غربی و حتی غیر غربی جهت همدردی با اسرائیل در فرودگاه تل آویو به زمین می نشست.هر چند این مسأله مظلومیت ساخته و پرداخته ی اسرائیل را مضاعف می کرد ،اما حامل این پیام بود که امنیت و اقتدار تبلیغ شده ی اسرائیل فرو ریخته است. نکته ای که طی دهه های فراوان به اعراب و جهانیان اعلام می شد که اسرائیل ایمن ترین و با اقتدارترین حکومت در جهان است و به همین سبب از یهودیان سراسر جهان در خواست مهاجرت بدان جا می شد. بنابراین ترتیبات امنیتی پدافندی آنان و به عبارت دیگر اقتدار و امنیت آنان زیر سوال رفت و ایران ،یمن ،حزب الله و حشد الشعبی عراق توانستند قلب اسرائیل و تاسیسات آن کشور را مورد هدف قرار دهند و گنبد آهنین که خانم کلینتون در خاطرات خود از آن تعریف و تمجید بسیار می کند دیگر در حفظ و ایمنی اسرائیل کارایی مطلوب را نداشت.
با شروع حملات زمینی اسرائیل به غزه و ویران کردن آن باریکه ،کشتار زنان و کودکان و گرسنگی دادن به آنان ؛ مظلوم نمایی اسرائیل در اذهان غربی ها و برخی شرقی ها فرو ریخت و حکم دستگیری نخست وزیر و وزیر جنگ اسرائیل در دادگاه بین المللی صادر گردیدو سالن مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمان سخنرانی نتانیاهو در ۲۰۲۵ خالی شد و تظاهرات گسترده ای علیه اسرائیل در جهان شکل گرفت و شناسایی فلسطین به عنوان یک کشور مستقل به ۱۵۵ کشور در جهان رسید و این درحالی است که اسرائیل پس از تأسیس ازسوی ۱۶۵ کشور جهان به رسمیت شناخته شده است.
تلنگر پایانی :
جنگ اسرائیل علیه غزه و جبهه ی مقاومت ،چه نوع جنگی بود ؟
اگر جنگ نامتقارن باشد ،در این نوع جنگ ها ،پیروز میدان چه کسی می تواند باشد ؟
در جنگ های نامتقارن اگر مساله ، تعداد کشته ها و تخریب معیار ارزیابی قرار نگیرد و اگر مفهومی به نام تغییر موازنه ی قوا مد نظر باشد، پیروز میدان چه کسی خواهد بود؟
نویسنده: خانم دکتر زرچینی