یادداشت تحلیلی | مکانیسم ماشه؛ اسلحه بی‌فشنگ در میدان جنگ روانی و تبلیغاتی

بیش از یک دهه از مرگ مغزی برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ می‌گذرد؛ توافقی که بانیانش آن را «فتح‌الفتوح دیپلماسی» می‌نامیدند و وعده می‌دادند تحریم‌ها را لغو و سایه جنگ را از سر ایران بردارد. اما امروز واقعیت روشن است: تحریم‌ها نه تنها کاهش نیافته، بلکه تشدید شده و «مکانیسم ماشه» به آخرین ترکش سوخته برجام و ابزار فرسوده غرب تبدیل شده است؛ ابزاری که بیش از آن‌که کارکرد عملی داشته باشد، تنها برای جنگ روانی و تبلیغاتی به‌کار گرفته می‌شود.

ایران اسلامی در دهه گذشته همه آزمون‌ها را پشت سر گذاشته است؛زیر بار جنگ نظامی،اقتصادی،اطلاعاتی،ترکیبی، روایت ها،تحریم‌های ظالمانه،ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای در برابر غبار بر زمین ننشسته «طوفان تحریم ها» و «توطئه های بین المللی» ایستاده و پیروز شده، ملت ایران ثابت کرده است که این تهدیدها دیگر رعب‌آور نیستند. «مکانیسم ماشه» بیش از هر چیز به تکان دادن «سلاحی بی‌فشنگ» شباهت دارد؛ صدای خالی سلاح زنگ‌زده‌ای که توان ایجاد وحشت را ندارد و حتی اگر ماشه‌اش کشیده شود، شلیکی در کار نخواهد بود.

تجربه روشن ملت ایران نشان داده است اعتماد به اروپا و آژانس یا پذیرش خواسته‌های گستاخانه آنان؛ از جمله همکاری کامل با آژانس، اطلاع دادن از ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد و ورود به مذاکره مستقیم با آمریکا، جز باز کردن مسیر فشارها و تدارک حملات بعدی نتیجه‌ای ندارد. آنچه امروز ضامن امنیت و اقتدار کشور است، نه بازی با واژه‌ها و تهدیدهای توخالی غرب، بلکه اتکا به توان داخلی و قدرت ملی و منطقه‌ای ایران است.

نتیجه راهبردی: آمریکا و اسرائیل در میدان جنگ ۱۲ روزه، وقتی بمب هایشان نتوانست اراده پولادین ملت ایران را درهم بشکند، با حربه های دیپلماتیک و باج خواهی به ظاهر حقوقی به دنبال تکمیل پروژه شکست خورده جنگ از مسیر میز مذاکره به سراغ تهدید به فعال‌سازی«مکانیسم ماشه» شدند.بنابراین، مکانیسم ماشه نه «شمشیر دولبه»، که تنها «سایه‌ای توخالی» است؛ سلاحی روانی و تبلیغاتی برای جبران شکست‌های میدانی آمریکا و اسرائیل که در میدان واقعی هیچ دستاوردی نخواهد داشت.

نویسنده: فرنگیار محترم دکتر مرتضی امیری نژاد